مادرم آب که ریخت پشت سرم انگاری
یه صدایی تو دلم می گفت سفر نزدیکه
حالا سی ساله که تنها چشم به راهم مونده
حالا سی ساله که خونمون تاریکه
دست می بردیم تو شناسنامه که پرواز کنیم
این تمام اختلاس ما تو اون روزا بود
من شدم شهید گمنام و تو آقازاده
حس یاس راهی دلای مردم کردی
اگه راه هر دومون راه خمینی باشه
معلومه که خیلی وقته راهتو گم کردی
ژن من غیرت و ایثار و وفاداری داشت
اما انگار توی تعریف تو این خوب نبود
شاید اونهایی که خط شکن شدند تو میدون
ژنشون مثل شما زیادی مرغوب نبود
توی بازار شناور طمع های شما
ارج و قرب یک شهید گمنام چنده ؟
تو که قیمت ها را خوب بالا و پایین میکنی
حسرت سی ساله مادر تنها چنده ؟
من شدم شهید گمنام و تو آقازاده
حس یاس راهی دلای مردم کردی
اگه راه هر دومون راه خمینی باشه
معلومه که خیلی وقته راهتو گم کردی
تو ,راه ,ساله ,گمنام ,شهید ,شدم ,سی ساله ,گمنام و ,و تو ,راه هر ,کردیاگه راه
درباره این سایت